رد ترکه چیست؟

رد ترکه چیست؟

رد ترکه چیست؟

پیش از ورود به بحثِ «ردِ تَرَکه» بهتر است که به صورتی مختصر، ابتدا «ترکه» را تعریف کنیم:

از منظر حقوقی، تَرَکه، یعنی دارایی مثبت به جا مانده از شخص فوت شده (که به او مُوَرِّث می‌گویند). دارایی فرد متوفی یا مورث به دو بخش منفی و مثبت تقسیم می‌شود:
بخش مثبت:     اموال و مطالباتی که به وارثان می‌رسد (در فرهنگ عامه به آن ارثیه می‌گویند).
بخش منفی:    دیون و تعهداتی که باید پیش از تقسیم ارث، از محل بخش مثبت پرداخته شوند.

وراث یک متوفی (یا مورث) پس از فوت او، باید ترکه را قبول و یا رد کنند.

قبول ترکه، یعنی پذیرش ترکه، و در مقابل، رد ترکه به معنای عدم پذیرش ترکه توسط ورثه است. رد ترکه باید به صورت شفاهی یا کتبی به دادگاه اعلام شود. پس رد ترکه باید دارای این شرایط باشد:

اولاً: اعلام رد، باید کتبی یا شفاهی به دادگاه اطلاع داده شود؛

ثانیاً: اعلام رد ترکه نباید به صورت معلق یا مشروط باشد.

مثال برای رد ترکه به صورت معلق:

اگر تا یک ماه دیگر ایران با کشوری خارجی وارد جنگ شود، من ترکه را رد می‌کنم.

مثال برای رد ترکه به صورت مشروط:

به شرط این که خواهر شما راضی به ازدواج با من بشود، من ترکه را رد می‌کنم.

ثالثاً: اعلام رد، باید ظرف یک ماه از تاریخ اطلاع از فوت و یا در صورت وجود تحریر ظرف یک ماه از تاریخ تحریر باشد.

  • یک نکته مهم در خصوص قبول ترکه این است که: عدم رد ترکه در فاصله‌ی یک ماه بعد از اطلاع از فوت مورث، به منزله قبولی ترکه تلقی می‌شود. (ماده قانون امور حسبی) بنابراین اصل بر این است که وارث، ترکه را قبول نماید و رد ترکه، امری خلاف اصل است.
  • شایان توجه است که اگر از زمان فوت مورث، بیش از یک ماه گذشته باشد، این مهلت، به بعد از تاریخ تحریر ترکه موکول می‌شود.
  • بنابراین باید در نظر داشته باشیم که اگر یک ماه از تاریخ فوت مورث (متوفی) یا تاریخ تحریر بگذرد و وارث، ترکه را رد نکند، این به معنای قبول ترکه است.
  • در نظر داشته باشید در هر صورتی که بین وراث اختلاف یا دعوایی در خصوص اعلام قبول یا رد ترکه رخ دهد، مرجع صالح قضایی برای رسیدگی به این اختلاف «دادگاه صلح» است.

معنای اعلام رد ترکه چیست؟

در هر صورت، این پرسش از ذهن مخاطب خطور می‌نماید که دلیل رد ترکه چیست؟ آیا هستند افرادی که از قبول ترکه امتناع کنند؟ به چه دلیلی افراد از قبول ترکه امتناع می‌کنند؟

برای پاسخ به این پرسش باید گفت اعلام رد ترکه صرفا به این معنا است که «وراث مسئولیت تصفیه ماترک مورث (متوفی) را به عهده نمی‌گیرند». بنابراین به معنای این نیست که آنها از جرگه وارث بودن خارج می‌شوند و تملک ماترک مورث خود (یعنی دارایی مثبت متوفی) دست می‌شویند! بلکه اعلام رد ترکه صرفا به معنای این است که مسئولیت تصفیه ماترک مورث از سمت وارث رد می‌شود و برای مثال دختری تصفیه ماترک پدر مرحومش را به عهده نمی‌گیرد. و از آنجایی که از منظر حقوقی، ارث از اسباب تملک است، لذا رد ترکه، هیچ تاثیری در اصل ارث ندارد.

آثار رد ترکه چیست؟

پرسشی که در ادامه به ذهن مخاطب خطور می‌کند این است که اگر رد ترکه تاثیری در اصل ارث‌بَری ندارد، پس چه اثری در پی دارد؟ چه تفاوتی هست بین قبول ترکه و رد ترکه؟

در پاسخ به این سوال، باید گفت که ورثه ای که اعلام رد ترکه می‌کنند دیگر مجاز به اداره ترکه و اعتراض به نحوه تصفیه نخواهند بود و این وظیفه به وراثی که ترکه را قبول کرده اند محول می‌شود. بنابراین وارثی که اعلام رد ترکه کرده است، حق اعتراض به طریقه‌ی تصفیه حساب دیون مورث و تقسیم سهم‌الارث را از خودش ساقط کرده است.

در ادامه می‌توانیم به مرور اجمالی حقوق وراثی بپردازیم که اعلام قبول ترکه کرده اند. و شاید بهتر باشدی به بیان دقیق‌تر بگوییم «وراثی که ترکه را رد نکرده اند»:

وارثینی که ترکه مورث خود را قبول می‌کنند، مجاز به گرفتن دستمزد در زمان انجام تصفیه ترکه متوفی (مورث) از دیگر وراث هستند. و همچنین لازم به ذکر است در صورتی که وراث نسبت به پرداخت این دستمزد توافق نکردند مرجع رسیدگی به این اختلاف، دادگاه است.

از آنجایی که در جوامع انسانی، گاهی صورتمساله‌هایی رخ می‌دهد که به نظر دور از ذهن هستند، تصور این که فردی از دنیا برود و تنها یک وارث داشته باشد و او هم اعلام رد ترکه نماید، بسیار دور از ذهن نیست. پس اگر فرض کنیم، که وارث متوفی تنها یک نفر است و او هم اعلام ترک ترکه کرده است، در این صورت وفق ماده 254 قانون امور حسبی، ترکه‌ی مذکور در حُکمِ ترکه‌ی متوفای بلاوارث است و با مداخله‌ دادستان و تعیین «مدیر ترکه»، فرآیندِ تصفیه‌، انجام خواهد پذیرفت.

وقتی می‌گوییم که چیزی در حُکمِ چیزی است در گفتمان حقوقی به این معناست که این دو با هم یکسان نیستند، ولی با هر دو آنها به صورت یکسانی رفتار می‌شود. در ماده 254 قانون امور حسبی گفته: ترکه‌ی مذکور در حکم ترکه‌ی متوفای بلاوارث است. بنابراین منظور این نیست که آن متوفا، بلاوارث است. بلکه منظور این است که در خصوص ترکه‌ی آن متوفی، علی‌رغم داشتن وارث، مانند ترکه‌ی بدون وارث رفتار می‌شود و لذا باید با دخالت دادستان و تعیین شخصی به نام «مدیر ترکه» تصفیه را انجام داد.

پس از این که فرآیند تصفیه توسط مدیر تصفیه انجام پذیرفت، هر چیزی (هرچند ناچیز) اگر از اموال متوفی باقی بماند، متعلق به وراث اوست و به آنها تقدیم می‌شود. البته باید توجه داشت که اگر وارث یا وراث، آن مال را رد نماید، این عمل به معنای اعراض از مال است و مطابق مقررات اموال بلاصاحب با آن اموال رفتار خواهد شد.

پرسش بعدی که ممکن است پاسخ دادن به آن مشکل افراد زیادی را برطرف نماید این است که:

اگر وراث چند نفر باشند و بعضی از آنها ترکه را قبول کنند و باقی آنها ترکه را رد کنند…

در این صورت وفق صدر ماده 258 قانون امور حسبی که مشعر است: در صورتی که بعضی از ورثه ترکه را قبول کرده و بعضی رد نمایند، وارثی که ترکه را قبول کرده است اقدامات لازمه را برای اداره ترکه و اداء دیون و حقوق و وصول مطالبات و غیره  انجام می‌دهد و وارثی که ترکه را رد کرده است حق هیچگونه اعتراضی به عملیات او ندارد. لیکن اگر پس از تصفیه ترکه چیزی از ترکه بماند، سهم الارث وارثی ترکه را رد کرده است به او داده خواهد شد.

همین‌طور در ماده 254 قانون امور حسبی می‌خوانیم که هرگاه تمام ورثه ترکه را رد نمایند در حکم ترکه متوفای بلاوارث بوده و مطابق مقررات فصل هشتم این باب رفتار می‌شود. لیکن اگر از دیون متوفی زائدی بماند، مال ورثه خواهد بود.

البته که اگر تمام وارثان، اعلام ترک ترکه بنمایند هم، هیچ تفاوتی نخواهد داشت و باز هم طبق رویه‌ی ماده 254 عمل خواهد شد. یعنی اگر ورثه چند نفر باشند و همگی ترکه را رد نمایند، باز هم در حکم ترکه‌ی بلاوارث بوده و اداره امور سرپرستی برای تصفیه ترکه مداخله خواهد نمود، و باز هم اگر از دیون متوفی مالی (هرچند ناچیز) باقی بماند از آن ورثه خواهد بود.

در اینجا، می‌شود پرسش جدیدی را مطرح کرد و آن این که میزان مسئولیت وراثی که ماترک مورث خود را قبول نموده اند چقدر است؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت در صورتی که ورثه ترکه را رد یا قبول کنند هر یک از آنان مسئول پرداخت تمام دیون نسبت به سهم خود خواهند بود. پس از این منظر باید توجه داشت که قبول یا رد ترکه تفاوتی در مسئولیت وارث در پرداخت و تادیه‌ی دیون متوفی نخواهد داشت. زیرا دین متوفی به تمام ترکه تعلق می‌گیرد و قبول هر یک از ورثه، تعهد او به تادیه دیون «به نسبت سهم الارث خودش» است. یعنی سهمی که از ترکه می‌برد. پس هر وارث باید به نسبت سهم خود، دیون متوفی را پرداخت نماید. برای مثال، شخصی فوت شده و دو فرزند پسر دارد و فرزندان او، ترکه را قبول کرده اند. متوفی دو طلبکار دارد که به هر کدام از آنها مبلغ پانصد میلیون تومان بدهکار است. در این صورت هر یک از فرزندان یک دوم دیون متوفی را باید از اموال مورث خود بپردازد. بنابراین نتیجه می‌گیریم که قبول ترکه، تنها در مدیریت دارایی متوفی تفاوت ایجاد خواهد کرد و موجب افزایش مسئولیت شخص در قبال دیون متوفی نخواهد بود.

حال اگر فرض کنیم که شخص متوفی ترکه‌ای دارد که برای پرداخت دیونش کافی نیست. آیا باز هم مسئولیت برابری در قبال پرداخت مازاد این دین بر گردن وراث او خواهد بود؟

پاسخ به این پرسش منفی است. دیون متوفی از محل دارایی او باید تصفیه شود، نه دارایی دیگران. در این خصوص وارثانی که ترکه را قبول کرده اند باید این امر را در مرجع صلاحیت‌دار اثبات نمایند؛ در این صورت ورثه نسبت به ترکه باقی مانده در برابر طلبکار مسئول خواهند بود (نه بیشتر از آن). زیرا مسئولیت ورثه در قبال ادای دیون به مقدار ارزش ترکه بستگی دارد.

و به عنوان آخرین صورتمساله، شاید پاسخ داد به این پرسش مفید باشد: اگر ترکه پس از قبول ورثه بدون تعدی یا تفریط کسی تلف شود تکلیف چیست؟

در این صورت باید گفت، چون ورثه‌ای که قبول ترکه کرده است، نسبت به ترکه «امین» محسوب می‌شود و ید امانی دارد، بنابراین نسبت به مال مورد امانت تا زمانی که تعدی و تفریط نکرده باشد، مسئولیتی نخواهد داشت. اگرچه در صورتی که تمام یا قسمتی از ترکه پس از قبول ترکه، در اثر تعدی یا تفریط ورثه تلف شود، آنها ضامن و مسئول خواهند بود و به مقدار ارزش ترکه مسئول پرداخت دیون متوفی می‌شوند.

در پایان باید به این نکته نیز توجه کرد که اگر که اعلام رد ترکه فاقد شرایط فوق باشد، قانونگذار ما اصل را بر قبول ترکه توسط وارث دانسته است و وفق ماده 247 قانون امور حسبی، این حق برای وراث در نظر گرفته شده است. در ماده 247 بدین گونه بیان شده است که وارثی که ترکه را قبول کرده است، مادامی که تصرف در ترکه نکرده می‌تواند رد کند.

 

رتبه: 4.7 از 1302 رأی