آگاهی های قبل ازدواج

آگاهی های قبل ازدواج

آگاهی های قبل ازدواج

بطور کلی در روند زندگی آدمی، به تناسب رشد جسمانی، نیازهای معنوی هویدا می شود و در روند رشد معنوی فصل های مختلفی را باید آدمی بپیماید.

و بدیهی است هر فصل زندگی معنوی، آغازی دارد که چنانچه با آگاهی، مقدمات و برنامه ریزی آن فراهم نباشد آدمی با چالش های بسیار برخورد می کند.

اغلب تصور می کنند به جهت نیاز به استقلال و حتی برای برطرف شدن نیاز های جنسی باید ازدواج کنند و متاسفانه  حتی گاهی، در شرایطی که، نیازهای جنسی در سنین خاص احساس می شود تصمیم به ازدواج می گیرند در حالی که یکی از فصل های مهم زندگی، ازدواج است .

یک ازدواج مناسب، گارانتی است که هر انسانی می تواند با آرامش و آسایش بدون آسیب رساندن به خود و دیگری از ناملایمات زندگی گذر کند  .

صرف نظر از اینکه عواملی مانند همسو بودن زوجین در مسائل فرهنگی و مالی و تحصیلات و …غیره در یک ازدواج مناسب دخیل هستند اما مهمترین مسئله خودشناسی است که هر یک از زوجین بایستی قبل از ازدواج به آن آگاهی داشته باشد و پس از آگاهی تیپ شخصیت خود، نوبت به شناخت تیپ شخصیتی طرف منتخب لازم است، لذا به نظر می رسد : با آگاهی به ساختار روانی و عصبی خود و سپس با شناخت به نوع تیپ شخصیتی طرف مقابل، و تفکر به اینکه خلق و خوی دیگری چنین هست …به خود می پردازد که آیا می تواند وی را با همین خصوصیات بپذیرد و اگر پذیرفت طرف مقابل را درک می کند و به نظر می رسد با پذیرش چنین مسئله ای مسلما در هنگام بروز اختلافات درصد بالائی از اختلاف نظر ها در میان زوجین حل می شود زیرا چه بسا ممکن است شخصی که قصد زندگی مشترک دارد و با حضور ذهن و آگاهی نسبت به سرشت و طبیعت طرف مقابل در هنگام اختلاف سلیقه، به جای جدل، در اذهان خود تامل کند و از دریچه نگرش طرف مقابل به موضوع اختلاف بنگرد و در نتیجه گیری، یا به وی حق میدهد که چنین عکس العملی نشان می دهد و یا با صبوری سعی می کند وی را توجیه کند .

روانشناسان معتقدند  از نظر ساختار عصبی و روانی، صرف نظر از اینکه مردان با زنان متمایزند اما از نظر ژنتیک هر مرد یا زن نیز دارای ساختار عصبی و روانی متفاوت با دیگری است .

آگاهی های قبل ازدواج

روانشناس معروف کارل یونگ، تیپ های شخصیتی را به انواع ذیل تقسیم بندی نموده است:

درونگرا و برون گرا ها

I  و E     

 1 -برون‌گرا (Extraverts)، عمل‌گرا (action-oriented)

برونگراها که همواره از تعاملات اجتماعی مکرر لذت می‌برند و از صرف وقت بادیگران، انرژی می‌گیرند و با کد (E) شناسایی می شوند

2 – درون‌گرا (Introverts)، فکرگرا (thought-oriented)

از تعاملات اجتماعی عمیق و معنی‌ دار لذت می‌برند و از تنهابودن، انرژی می‌گیرند و و با کد (I) شناسایی می شوند

یونگ در عین حال معتقد است همه ما با درجات متفاوت، درون‌گرا و برون‌گرا هستیم،

از نظر درک اطلاعات نیز آدمی را به دو دسته تقسیم بندی نموده :

احساسی و شهودی

1- احساسی ها که اطلاعات را مستقیما از دنیای خارج درک می کنند و باوردارند که  S نامید ه میشوند

 2- شهودی ها  که اطلاعات را مستقیما از دنیای درون و تخیل خود درک می کنند و  N نامید ه میشوند

 

داوری و قضاوت

1-  آنهابی که غالبا به قضاوت و داوری رویدادها و مسائل می پردازند و نظم بالایی در انجام فعالیتهای روزانه خود دارند (J) نام گذاشته و

2- کسانی که نسبت به مسائل پیرامون خود تماشاچی هستند و بعبارت بهتر قضاوت نمی کنند و در مقابل بسیار خلاق اما بی نظم هستند و در اصطلاح با کد (P) معرفی میشوند

احساسی در مقابل منطقی

1- همچنین افرادیکه تصمیم گیری های آنها بر اساس احساسات است و عواطف نقش مهمی در زندگی آنها دارد که با کد (F) مشخص می شوند

2- و افرادیکه در تصمیمات زندگی خود از منطق و عقل بهره می گیرند و نسبت به عواطف خود سهل انگارند و انسانهای حسابگری هستند و با کد (I) شناخته شده اند.

و بدین گونه با چهار علامت اختصاری از نظر یونگ ، انسانها به 16 دسته تقسیم می شوند:

ISTJ

(آی  اس  تی  جی ها ) (بازرس) این گونه افراد ظاهراً خشن و جدی هستند و عاشق با ارزشهای قدیمی و کلاسیک می باشند و معتقد به جبر و سخت کوشی و نیز عاشق افتخار و مسئولیت اجتماعی و فرهنگی می باشند غالبا کم حرف و آرام می باشند و بطور کلی افرادی خردمند هستند که با دیگران صادقند و مهمترین خصیصه آنان، همین حقیقت و صداقت است و چون اغلب به وظایف خود شدیداً پایبند هستند کارمندان مفید و ایده آلی می باشند .

INFJ

( مشاور و حامی) این افرادی دارای قدرت تخیل بسیارند و به همین جهت رویایی هستند و به شدت غرق در افکار خود هستند و مسائل را سطحی نمی گرند هنگام شنیدن ، اول فکر می کنند و بعد پاسخ می دهند. این افراد دارای روحیه آرام و دلسوز دیگرانند و شدیداً به نظم معتقدند

INTP

(نابغه فکر)این افراد بسیار کم حرف و درونگرا هستند و معمولا احساس خود کفائی می کنند و کارها را منفرداً و بدون کمک انجام می دهند .

EFNJ

(بخشنده)این گونه افراد برونگرا، کاریزماتیک، روشنفکر و اصولگرا و خلاق می باشند و به جای تمرکز در لحظه حال متمرکز به آینده هستند و این افراد تاثیر گذار بر دیگران می باشند و بسیار مهربان و برای دیگران قابل اعتمادند

 

ISTP

(صفتگرا)این گونه افراد مرموز، عقلانی ، منطقی و از نظر دیگران، دارای روحیه پیچیده دارند و اغلب موفق هستند البته درعین حال خوش بین و دست و دل بازند و به عدالت بی نهایت معتقدند و عمگرا هم هستند و معمولا از مهارت های فنی برخوردارند .

ESFJ

(کارگردان وارائه دهنده)و برونگرا مانند پرونه های اجتماعی می باشند و نیاز روحی آن ها با خوشحالی دیگران به اغناء می رسد و در عین حال شنونده های خوبی می باشند اما درجزئیات گفته های عزیزانشان، فراموشکارند ولی همواره مایلند هماهنگی در گروه ایجاد کنند .

INFP

( میانجیگر وایده پرداز ) این افراد درونگرا، کم حرف هستند و سعی می کنند در اولین برخورد با دیگران از خودشان تعرف کنند و عاشق در خلوت بودن هستند و آنقدر رویا پردازند که در افکار خود گم می شوند و به همین دلیل آرمانگرا و کمالگرا هستند .

ESFP

( بازیگر- مجری) این افراد برونگرا ولی دارای ادراک بالائی هستند و برای آن ها هر پدیده اس به عنوان سرگرمی است و مایلند آموخته های خود را در اختیار دیگران بگذارند و در عین برومگرت بودن شاد و سر زنده اند و از اینکه مرکز توجه باشند خوشحالند و با دیگران همدلی بسیار می کنند و عاشق خانواده اند.

ENFP

(قهرمان) این افراد برونگرا و فردگرا و غریزی و درعین حال احساسی و ادراکی هستند یعنی مثل یک قهرمان تلاش می کنند ایده های خود را جامه عمل بپوشانند ولی درعین حال از کارکردن زود خسته می شوند و کارها را به نتیجه نمی رسانند این افراد بهتر است به کارهائی که با جزییات فراوان است نپردازند

ESTP

( متقاعدگر – عامل) به عبارت بهتر این افراد فرصت طلبند و بر اساس نیاز به تعامل اجتماعی، احساسی، فرایندهای منطقی و استدلال همرا به مثابه آزادی اداره می شوند قبل از شروع به کار به جنبه های فرعی آن فکر می کنند .

ENTJ

( فرمانده- رئیس) این نوع افراد کلاً متولد شده اند و اغلب در رویاروی با چالش ها آن را فرصت تعبیر می کنند و قادرند مشکلات را با ابعاد و تعداد زیاد حل کنند .

INTP

(متفکر) ایم گونه افراد منطقی ترین گروه های شخصیتی می باشند و توانایی ذهنی خوانی دیگران را دارا هستند و به همین جهت دروغ گفتن، برای آن کار جذابی نیست .

ISFJ

(مدافع) این افراد بسیار انسان دوست و خون گرم و جذاب و دوست داشتنی هستند و نسبت به دیگران احساس مسئولیت می کنند وغالباً کمالگرا هستند و کارها را بسیار با دقت انجام می دهند .

ENTP

(رویا بین – منظرگر)این افراد درعین اینکه رویایی هستند ولی برونگرا هم هستند و از نظر یونگ این گروه افراد نادرترین موجودات در دنیا هستند زیرا بسیار هوشمند می باشند و قدرت بحث در مورد نظریه ها را باجزییات کامل دارند و در بحث های فکری از منظره ها بسیار خشنود می شوند .

ISFP

( هنرمند – سازنده) این افراد درونگرا ولی در عین حال صمیمی با دیگران هستند و همواره در لحظه زندگی می کنند، افرادی فعال، هدف محور و خلاق هستند و دیگران در کیار انها احساس بهتری دارند

INFJ

این افراد آرام هستند و  ملایم حرف می‌زنند. دوست ندارند توجه دیگران را به خود جلب کنند و اغلب ترجیح می‌دهند که پشت پرده کار کنند

ISFJ

ساکت محتاط ، ثابت قدم  صمیمی و قابل اعتمادند این افراد مایلند به افراد کمک کنند و مایلند مفید باشند بیشتر جذب افراد کم ادعا می شوند و شغل های مناسب آن ها : دکتر خانواده ، جراح ، پزشک طب سنتی ،  مربی کودک، تاریخدان، منشی، کارمند خرده فروشی

 

نتیجه بحث:

بنظر می رسد بدون شناخت تیپ شخصیتی و ساختار عصبی دیگری ریسک طلاق بعید نیست که در حد بالایی باشد.

به عنوان مثال فردی که تفکر گرا ست، هرگز نمی تواند طرف مقابلش که احساسی است و بدون علت به دیگران هدیه می بخشد، را درک کند و مسلما به او ایراد می گیرد و یا برعکس آن، لذا بدون آگاهی و شناخت ایندو  از همدیگر، آن ها حتما به مشکلات رفتاری برخورد می کنند و این تنش ها مادام میان آن دو تکرار می شود تا جایی که پس از طی چندسال زناشویی، سبب سردی در روابط زناشویی می شود و … پس لازم است بیان کنیم

و در یک جمع بندی مراحل مطالعه برای انتخاب همسر به شرح ذیل است :

1 – شناخت خود

( از نظر تیپ شخصیتی و ساختار عصبی )

2 – شناخت طرف مقابل

( از نظر تیپ شخصیتی و سرشت وی )

3- شناخت نحوه تربیت وی

( که در گذشته چگونه تربیت یافته و نقصان تربیتی وی در مراحل رشد چگونه بوده است) آیا پدر و مادرش عاشقانه زندگی می کردند و آیا یتیم است و کمبود محبت دارد و یا مهرورز شدید است و….؟

4-  شناخت تفاوت های فرهنگی خود با طرف مقابل

( که آیا می تواند خود را با فرهنگ طرف مقابل وفق دهد و یا اینکه این تفاوت ها برایش آزار دهنده هست ) ؟

5- در مورد سطح آگاهی های خود و طرف مقابل مطالعه کند

( که پس از آن از خود بپرسد: آیا قادر است این تفاوت ها را بپذیرد یا خیر )

میزان تحصیلات وی چقدر است اگر پایین تر از خود اوست ( آیا می تواند او را با همین سطح تحصیل بپذیرد و به وی احترام بگذارد )

6- به میزان مسولیت پذیری طرف مقابل خود توجه کند

( که آیا طرف مقابل می تواند در آینده  والد خوبی برای فرزندانش باشد)

7- دقت کند طرف مقابل معتقد به احترام در عین صمیمیت، با دیگری هست ؟

8 – درکنار طرف مقابل می تواند حس آرامش و امنیت داشته باشد ؟

9 – طرف مقابل انسان منصف است و می تواند در هنگام اختلافات بدون تعصب به دیدگاه خود مسائل را در نظر گیرد و بطورکلی شخصی انتقاد پذیر است و یا مستبد

10- آیا به استقلال یکدیگر از لحاظ مالی و یا معاشرت با دیگری احترام قائلند

( به عقیده نگارنده زن و مرد درعین اینکه شریک زندگی هستند اما باید در حریم شخصی خود مستقل باشند تا بتوانند رشد معنوی داشته باشند و یا حتی رشد مالی و غیره .

شایان توجه است برای رسیدن به این سطوح آگاهی از طرف مقابل، نیاز به معاشرت در مکان های و موقعیت های مختلف است . قبل از انقلاب اسلامی عرف مردم بدینگونه بود که چند ماهی به عنوان نامزد طرفین با یک دیگر معاشرت می کردند تا یکدیگر را بهتر بشناسند و نیز در گذشته بسیاری از نامزدی ها به جهت عدم پذیرش طرف مخالف به ازدواج ختم نمی شد.

البته هنوز هم خانواده هایی هستند که به مطالعه قبل از ازدواج اهمیت دهند و با فرزندان خود همکاری می کنند و به منظور شناخت منتخبین ازدواج، بصورت غیر آشکار اجازه صیغه محرمیت به عنوان نامزدی را به فرزندانشان می دهند تا مدتی محدود با یکدیگر معاشرت کنند و همدیگر را بشناسند .

بهرحال شایسته است نامزدها هنگام معاشرت با یکدیگر، توقعات خود را به طرف مقابل ابراز کنند .

و بدیهی است که هیچ رابطه ای صد درصد درتداوم، تضمینی نیست زیرا ممکن است که زوجین در هنگام انتخاب یکدیگر تمامی اصول را رعایت کرده باشند اما غیر مترقبه طرف مقابل زودتر از دنیا برود و این نگرش که انسان با ازدواج خوب خوشبخت میشود و بدون سختی خواهد بود، صحیح نیست.  آدمی باید در زندگی زناشویی طوری رشد کند که قوی تر شود تا درهنگام روبرو شدن باناملایمات زندگی بتواند سکاندار هدایت زندگی و رشد آن باشد .

 

مرحله بعد از آگاهی (ازدواج)

شناخت نقش زن و شوهر در زندگی است .

الف)  نقش مرد :

مرد باید بپذیرد که وظیفه دارد در حد توان، مسائل رفاهی و آسایش خانواده را فراهم کند .

مرد باید همواره به همسر خود احترام بگذارد و با خشونت رفتار نکند و بپذیرد که همسرش جنس آسیب پذیرتر از خودش هست و از همسر و فرزندان خود با نهایت احترام و مهربانی، رفتار کند تا در سایه این رفتار شایسته برای همسر و فرزندانش حس امنیت کامل ایجاد شود.

مرد باید درعین حال، ابهت خود را حفظ کند و با رفتار مناسب خود، الگوی رفتار آموزشی باشد .

هرگز نباید به همسرش اجازه دهد که وی را مسخره کند و در هنگام روبرو شدن با این رفتار اشتباه با سردی و کم توجهی به طرف مقابل غیر مستقیم تفهیم نماید در عین حال مرد هرگاه نیز خودش اشتباه کرد از همسرش عذرخواهی کند .

نکته مهمتر این که مرد هرگز نباید به دارایی زنش متکی باشد و بداند که زن ها چون مردشان را تکیه گاه خود می دانند به محض اینکه احساس کنند که به همسرشان کمک مالی می کنند در نهاد خود احساس عدم امنیت می کنند و به همسرشان نمی توانند اعتماد کنند.

به نظر نگارنده (وکیل متخصص خانواده) حتی زمانی که مرد، هنگام ناملایمات اقتصادی نیازمند می شود و آگاه است زنش متنعم است هرگز و هرگز، از همسرش کمک مالی قبول نکند و بجای آن از خداوند و ضمیر ناخودآگاه خود کمک بخواهد که او را در مسیر حل مشکل اقتصادی هدایت کند .

مردان باید بدانند زنان به تناسب آفرینش لطیف شان، به ارج نهادن به لحظات منحصر به فرد در زندگی بسیار معتقدند و مردان باید روزهای منحصر بفرد زندگی خود و همسرش را با هدیه ای ولو یک شاخه گل، درمحیط خانه یاد آوری کنند.

مردان باید بدانند که زنان بیشتر از ظواهر و قیافه مردان، عاشق صفات خوب اخلاقی مردشان می شوند.

مردان باید هوشیار باشند زن ها به جهت اینکه از نظر جسمی ظریفتر از مردان هستند ناخودآگاه احساس می کنند آسیب پذیرند و در کنار مرد زندگی خود، از هر لحاظ،  احساس امنیت می کنند لذا رعایت اصول زندگی برای حفظ ابهت و مدیریت زندگی، به قول نگارنده که حقوقدان هم است، برای شوهران شرط  لازم است .

 

ب ) نقش زن

زنان باید همواره لطافت زن بودن (در ظاهر و کلام و در نحوه عشق ورزی به مرد خود) را حفظ کنند .

زنان باید چنان محیط آرامشی برای مرد خود فراهم کنند، که مرد در هنگام دور بودن از خانه، دلتنگ فضای خانه اش شود .

مهم نیست که زنی خانه داری و یا آشپزی بکند یا نکند و مهم نیست که فضای خانه کاخ باشد و یا کوخ، اما زنان باید محیط خانه را لطیف کنند ( مدیریت در نظافت – برنامه ریزی غذایی مناسب- گل آرایی در خانه ، دقت و سلیقه در چیدمان لوازم منزل، خوشبو بودن فضای خانه و حتی پخش آوای زیبا )

زنان باید همواره به شوهران متفکر و مسئولیت پذیر خود احترام بگذارند .

زنان باید صفات شوهر وظیفه شناس خود را با تشکر به وی یاد آوری کنند تا شوهران بتوانند با اعتماد به بنفس و زندگی و آرامش برای آسایش زندگی بیشتر تلاش کنند .

زنان باید بدانند که مردان در آن واحد نمی توانند از تمامی اعصاب حسی خود استفاده کنند و بدانند مردان هنگام متمرکز شدن به یک حس، ذاتا قادر نیستند بوسیله حس دیگری متمرکز باشند به عنوان مثال وقتی مرد اخبار مهمی را می بیند و دارد مطالعه می کند صدایی را نمی شنود .

زنان هرگز نباید غرور شوهرشان را در مقابل دیگران بشکند و یا جریحه دار کنند.

زنان نباید هنگام توقع خود از شوهرشان با جر و بحث و مرافعه آن را بیان کنند بلکه باید با آرامش، آن را به همسرشان بیان کنند .

زنان هنگام خشونت و عدم کنترل مرد باید از آنان با سکوت فاصله بگیرند و وی را تنها بگذارند .

زنان باید بدانند که مردان هنگام ناراحتی و غمگینی، میخواهند تنها شوند و آنها را آزاد بگذارند .

نگارنده می گوید در کتابی خواندم که مردان نیز پریود دارند اما پریود روانی، و در هر ماه حالات روحی مرد طوری می شود که قصد دارد تنها باشد به قول نویسنده دوست دارد در غار تنهایی خودش باشد.

همسران هنگام مواجهه شدن با اختلاف عقیده یا سلیقه و یا هر مشکلی….  شایسته نیست موضوع خود را با هر کسی در میان بگذارند و یا به درد دل بپردازند بلکه باید از افراد متخصص مثل مشاور خانواده، روانشناس و روان درمانگر راهنمایی بگیرند  .

زوجین بهتر است به عقیده طرف مقابل خود هرچند مخالف عقایدشان باشد، احترام بگذارند زیرا هدف از زندگی زناشویی این نیست که ما دیگری را وادار کنیم مثل من باید بیندیشد.

و جان کلام اینکه همسران نباید به همدیگر دروغ بگویند و در عین حال نباید همه چیزهای محرمانه  خود و خانواده خود را بازگو کنند.

و یک سکوت، بهتر از دروغ گفتن است و مطلب دیگر و مهم این است:

کلا عادت کنیم که هنگام روبرو شدن با رفتار یا کلامی برخلاف میل خود از طرف مقابل، فورا او را قضاوت نکنیم بلکه ابتدا از وی سوال کنیم  و علتش را بپرسیم چرا…..؟

 

♦ آگاهی های قبل ازدواج .. گردآوری کننده: وکلای موسسه حقوقی شفائی با 20 سال تجربه در رسیدگی و دفاع از پروند های دعاوی خانواده در استان تهران، وکیل خوب برای طلاق

سوالات متداول

  • آیا کسانی که در ایران ازدواج کردند می توانند در خارج از ایران متارکه نمایند؟
    چنانچه این افراد مسلمان ایرانی باشند و در ایران ازدواج کرده باشند، ملزم هستند در ایران از یکدیگر متارکه نمایند.
  • آیا مرد مسلمان ایرانی که با زن خارجی ازدواج نموده است می تواند در ایران ازدواج خود را ثبت نماید؟
    چنانچه صیغه عقد نکاح مطابق شرع اسلام انجام گرفته باشد، این ازدواج در ایران در اداره ثبت احوال ثبت می شود .
  • آیا زن مسلمان ایرانی می تواند با مرد مسلمان خارجی ازدواج نماید؟
    مطابق مقررات ایران چنانچه هویت مرد مسلمان خارجی مورد تایید قرار گیرد، مجوز ازدواج آنها صادر می شود .
  • سه طلاقه کردن به چه معناست؟
    مرد زن خود را طلاق دهد ولی دوباره رجوع کند و بار دوم طلاق دهد و دوباره رجوع کند، بار سوم طلاق دهد و رجوع کند برای بار چهارم این زن و مرد بر یکدیگر حرام می شوند .
  • آیا طلاق زن و شوهری که در ایران ازدواج کرده اند ولی در خارج طلاق گرفته اند، قانونی است؟
    اگر صیغه طلاق مطابق شرع اسلام جاری شده باشد و این امر را در دادگاه ایران ثابت کنند (به حکم دادگاه این طلاق تنفیذ شود) طلاق در ایران عملی و ثبت می شود.
  • حقوق مالی زنی که در عقد منقطع مردی است چیست؟
    حقوق مالی وی مهریه است و این همسر فاقد حق نفقه است و از همسرش نیز ارث نمی برد .
رتبه: 4.8 از 966 رأی