گرچه قرارداد یا عقد وکالت بین موکل و وکیل محقق می شو اما در واقع این قرارداد بین موکل و شخص دیگری ( به غیر از موکل و وکیل) یعنی شخص ثالث بوجود می آید، وکیل واسطه منعقد شدن آن عقد است . به همین سبب اثر معامله ، اگر در حدود نیابت وکیل باشد، به موکل می رسد و او را مالک یا مدیون و یا طلبکار می کند از سوی دیگر در اثر تحقق وکالت وکیل با طرف معامله ارتباط با طرف معامله ارتباط حقوقی ایجاد می کند و توافق با وکیل است که مسبب انعقاد عقد می شود. بنابرین شایسته است رابطه موکل و وکیل را با طرف قرارداد جداگانه بررسی نماییم
رابطه موکل با طرف قرارداد:
بدیهی است که عقدی که وکیل با طرف دیگر قرارداد منعقد میکند تسری به موکل می باشد و موکل ملزم می شود که مفاد آن را عمل کند البته این در صورتی است که وکیل، انجام کاری را که موکل به او اختیار داده تجاوز نکرده باشد و معامله وکیل در حد اذن موکل باشد و نکته دیگر آن است : صحت معامله وکیل برای موکل منوط به این است که وکیل مصلحت موکل را مد نظر قرارداده باشد. بهر حال در صورت عدم رعایت مصلحت موکل، باید به انجام کاری که به ضرر موکل است میان فعل عمدی وکیل یا موردی که وکیل اشتباه (سهواٌ) کرده است فرق گذارد .
1 – در مورد تعمد و یا تبانی با طرف قرارداد (یعنی عمداٌ با طرف معامله، معامله ای انجام داده که به ضرر موکل است. در این صورت آثار فعل وکیل مساوی است با معامله فضولی یعنی از منظر حقوقی این معامله نافذ (صحیح) نیست مگر اینکه موکل آن را تایید نماید .
2 – اما چنانچه به عمد مرتکب تقصیر نشده باشد به نظر آقای دکتر کاتوزیان،معامله نافذ است .بهر حال اعمال وکیل نسبت به موکل آثاری دارد :
الف – هر فعلی که وکیل انجام می دهد دقیقاٌ مانند آن است که خود موکل انجام داده است،
ب – به عنوان مثال : تمام اسنادی که وکیل امضاء کرده است از لحاظ حقوقی مانند آن است که موکل، خود امضاء کرده است .
ج درشرایطی که موکل به وکیل اختیار داده است که اقرار کند، اقرار وکیل در آن موضوع، موکل را ملزم می کند
د – در خصوص اخذ حکمی که وکیل از دادگاه به ضرر موکل اخذ نمود هاست موکل نمی تواند به عنوان اعتراض ثالث اقامه دعوا نماید .
ه – آثار دیگر افعال وکیل برای موکل محدویت (مرور زمان ) زمان است .